روزهاي پرالتهاب و هيجانانگيز جام جهاني فوتبال در كشور آلمان، امشب به پايان ميرسد. 32 تيم منتخب از قارههاي مختلف در زمين سبز و مستطيل شكل استاديومها، در مقابل همزباني كردند و ميليونها تماشاگر در استاديومها و منازل از طريق رسانههاي مختلف ديداري، با شور و شوق به نظاره نشستند.
در اين ميان، جامعه جهاني در مقولههاي گوناگون اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و... به نحوي از اين رخداد بينالمللي ورزشي، تأثير پذيرفت. در جهان امروز، ورزش و از جمله رشته فوتبال، واقعيت شگرف و پيچيدهاي است و به لحاظ جامعهشناختي، روانشناختي، زيباييشناختي، ارتباطات و رسانه به پديدهاي جدي و پردامنه براي پژوهشگران تبديل شده است.
در اين نوشتار، نگارنده ميكوشد به برخي زواياي فرهنگي جام جهاني هيجدهم (2006) اشاره كند.
***
بروز احساسات ديني
يكي از زيباترين صحنههاي اين جام، بروز رفتارهاي ديني به هنگام شادي (پس از زدن گل) و يا به هنگام اندوه و افسوس (زماني كه بازيكن موفق به زدن گل در موقعيتهاي مناسب نميشد) بود. صحنه «صليب كشيدن»، «به سجده افتادن» و يا «دستان را به سوي آسمان بردن»، بارها و بارها از سوي بازيكنان كشورهاي مختلف مسيحي و مسلمان بروز كرد.
زمزمهها و نجواها، در لحظههاي حساس پنالتي زدن در بين كادر فني و بازيكنان و تماشاگران، نمايانگر وجود احساسات عميق ديني در بين جوامع بشري است. انسان هزاره سوم با وجود جاذبههاي هوسانگيز مادي، همچنان شيفته حقايق ماوراءالطبيعي (متافيزيكي) ميباشد.
تربيت اجتماعي
پيش از شروع بازيها در هنگام نواختن سرود رسمي كشورها، صحنه خواندن سرود ملي توسط بازيكنان، كادر فني و طرفداران آنها در استاديوم، بيانگر توجه جدي ملل به عواطف وطنپرستانه آنها بود. در برخي موارد در نگاه سرد و بيروح و بيتفاوت آنها و حالت مجسمهوارشان واقعيتهاي تلخي نهفته بود. شناسايي و تحليل اين پديده نياز به نگاه دقيق و علمي آسيبشناسانه جامعهشناسانه و روانشناسانه دارد.
در مورد كشور عزيز ما ايران، متأسفانه به دليل دستهبنديهاي عمدتاً سياسي، وضعيت فرهنگي مطلوبي وجود نداشت. بهنظر ميرسد مجموعه مديريت فرهنگي كشور بايد با استفاده از شيوههاي كاملاً علمي و حرفهاي و اصيل و هنرمندانه در مورد «ايرانيان خارج از كشور» در ارائه تصويري متين، واقعي و روشن و دوستداشتني از وضعيت سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و امنيتي كشور بكوشد؛ كاري كه نياز به دانش، هوش، ذوق و حوصله دارد.
كنترل هيجانها
ورزش فوتبال، يعني هيجان و اين از عناصر ماهوي و جذابيت آن است، اما آنچه در جام هيجدهم بروز كرد، در هنگام دادن كارتهاي زرد و قرمز داوران به بازيكنان خاطي در اغلب موارد آنها بدون بروز رفتارهاي ناشيانه و عصبي ـ البته منهاي چند مورد ـ با حالت مؤدبانه و البته با چهرهاي متأثر با آن برخورد ميكردند. تطبيق اين حالتها با وضعيت رفتارهاي بازيكنان ايراني در ليگ نهچندان حرفهاي ايران، واقعاً تأسف برانگيز است!
بروز احساسات ملي
از صحنههاي بهياد ماندني جام هيجدهم، قطرههاي اشكي بود كه برخي بازيكنان مصدوم به هنگام خروج اجباري از زمين داشتند. اين مسئله بيانگر عمق پيوند قلبي و ارتباط دروني آنها با احساسات و غرور ملي كشورشان بود. علاوه بر آن روح تلاش جمعي تا آخرين لحظه، حتي با وجود خوردن 2 يا 3 گل در برخي تيمها، حاكي از وجود عرق ملي قوي و مستحكم آنها بود.
اخلاق ورزشي
در ميادين فوتبال جام جهاني 2006، برخي چهرههاي بزرگ و سرشناس ورزش فوتبال، مانند فيگو، رونالدو و...، پس از خستگي و عدم كشش جسماني، تعويض ميشدند و يا برخي مانند سامي جابر در بازي عربستان با تونس، دقايقي در آخر بازي براي كنترل و حفظ نتيجه وارد زمين ميشدند.
در اغلب موارد اين بازيكنان بدون بروز ناراحتي و خشم، بازيكنان تعويضي جوانتر را تشويق ميكردند و به تصميم فني مربيان احترام ميگذاشتند. البته در مواردي نيز رفتارهاي غيرمتعارف و ناپسند بروز كرد. اين حالتها، بيانگر ضعف توان روحي تيم و فقدان اخلاق ورزشي و حرفهاي در آنها بود.
احترام به بازيكنان و مربيان
از صحنههاي جاودانه اين دوره از بازيها، صحنه پاياني مسابقه آلمان با ايتاليا در مرحله نيمهنهايي بود. تماشاگران غمگين آلماني پس از 120 دقيقه تشويق بيامان، شاهد شكست تيم محبوب خود بودند، اما آنها به احترام زحمات بازيكنان و مربيان خود به پا خاستند و در حالي كه غمگنانه اشك ميريختند آنها را تشويق كردند. اين صحنه از اخلاقيترين و درسآموزترين صحنههاي جام هيجدهم بود.
سخن آخر
اميد است مديران ارشد حوزه ورزش، فرهنگ، اقتصاد و رسانه با نگاهي عميق و جامع ضمن بازشناسي مجدد واقعيتها و ظرفيتهاي امروز ورزش دوستداشتني فوتبال در ايران، در ايجاد بسترهاي لازم توسعه فني، اخلاقي، اقتصادي و رسانهاي آن بكوشند. سربلندي همهجانبه در جام جهاني نوزدهم در سال 2010 در كشور آفريقاي جنوبي، برنامهريزي و مديريت خردمندانه و جدي امروز را ميطلبد.