اهمیت مخاطبشناسی
در چند دهة اخیر، در حوزة مباحث ارتباطات و رسانهها در جهان، مؤلفة «مخاطب» از مؤلفههای مهم و بنیادن قلمداد میشود. این تلقی، شامل همة رسانهها، اعم از نوشتاری، دیداری و شنیداری است.
در هر رسانه مکتوب، پدیدآورندگان، اعم از برنامهریز، نویسنده، مترجم، ویراستار، تصویرگر، عکاس و ... برای انتقال پیام (محتوای رسانه) باید بر اساس نیازها، خواستهها و علاقههای مخاطبان خود، برنامهریزی و فعالیت کنند. (نمودار 1)
(3) مخاطبان (2) پیام (محتوا) (1) پدیدآورندگان
|
نمودار 1
مخاطبان از دو نظر اهمیت دارند:
1. به لحاظ درک معنا و یادگیری، مشخص کنندة میزان اثرگذاری رسانه هستند؛ 2. به لحاظ اقتصادی، شاخص اصلی مقدار تقاضا و نوع ذائقة خریدار و مشتری هستند.
با نیمنگاهی به وضعیت نشر کتابهای آموزشی در ایران احساس میشود، مبنای تولید ناشران و نویسندگان و ...، عمدتاً شاخص ذائقة خریدار و مشتری است. این ذائقة کاذب، بهعلت بزرگنمایی مجازی و بیمارگونة پدیدة «کنکور» - که خود معلول سیستم غلط آموزشی کشور است- پدید آمده است و نه بر اساس میزان اثرگذاری «مثبت»، که باید با ملاکهای آموزشی مطلوب کشور و معیارهای مترقی آموزشی در سطح جهان هماهنگ باشد.
شاخصها و معیارها
آموزش در جهان امروز، آموزش پیوسته با توجه به مقتضیات عصری است؛ یعنی یادگیری برای زندگی. بهعبارت دیگر، آموزش مهارتهای زندگی با روشهایی که به پرورش ذهن خلّاق و بروز استعدادهای نهفتة دانشآموختگان منجر شود.
متأسفانه برخی کتابهای آموزشی در ایران، نوجوان و جوان امروز را بهسوی زندگی بهتر و رشد همهجانبه سوق نمیدهند و در آنها عناصر مهمی چون خلاقیت و پرورش تفکر خلّاق و نقاد، به دست فراموشی سپرده شدهاند. ارائة تکراری و کلیشهای مفاهیم کتابهای درسی – که دچار عارضة حافظهمداری و محصولمداریاند- بدون بهرهگیری از تفکر خلّاق و نوآوری و روش نوین یادگیری، تکیة محض بر حافظه و اکتفا کردن به عنوانهای پرطمطراق تبلیغی، دردی از دردهای آموزشی نسل امروز نخواهد کاست.
امکان مخاطبشناسی
در این حوزه، ضرورت استفاده از رهیافتهای علوم تعلیموتربیت و روانشناسی که خصوصات فردی و روانی مخاطبان را بیان میکنند، بدیهی است. باید بتوانیم دربارة مخاطبان در این زمینهها اطلاعات کسب کنیم. پیشفرضهای ذهنی، پایة تحصیلی، شرایط سنی، تواناییهای ذهنی و ادراکی، جنسیت، روانشناسی شناختی، آرزوها و خواستهها، واژگان پایه، ارتباط و هماهنگی پیشدانستهها و آموختههای قبلی با مفاهیم جدید.
علاوه بر اینها، شناخت شرایط محیطی مخاطبان، اعم از شرایط اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی که در حوزة مباحث علوم جامعهشناسی، مردمشناسی و جغرافیاست، کاملاً ضرورت دارد. حصول این شناخت، منوط به پژوهشهای میدانی، مشاهده و گفتوگو (مصاحبه)، و نیز مطالعات کتابخانهای است؛ یعنی، تئوریهای صاحبنظران و اندوختههای ذهنی آنان و هم تجربیات حاصل از مطالعات میدانی خودِ افراد. این در حالی است که در عصر حاضر، مخاطبان زیر چتر ارتباطات الکترونیکی و گسترش و تنوع و تعدد شبکههای تلویزیونی و رسانههای متعدد مکتوب و سایتهای اینترنتی قرار دارند. این مسأله بر پیچیدگی و چالش برانگیز بودن نحوة ارتباط رسانهها، با مخاطبان خود میافزاید و این واقعیت را به پدیدآورندگان رسانهها القا میکند که فهم و تصور از مخاطبان، باید تلقی «متغیر» و سیالی باشد؛ چرا که شرایط بیرونی مخاطبان، لحظه به لحظه در حال دگرگونی است؛ اگرچه به لحاظ انسانشناسی، انسانها در طول زمان دارای فطریات مشترک و ثابتی هستند.
مخاطبشناسی در تولید کتابهای آموزشی
منظور از مخاطبشناسی این است که پدیدآورندگان قادر باشند، با وجود تفاوتهای درونی و بیرونی (آشکار یا پنهان)، به زبان و فهم مشترکِ با آنان دست یابند و بدانند که چه «موضوعی» را، با چه «قالبی»، با چه «بافت و ساختی»، با چه «فرم و شکلی» و در چه «شرایط زمانی»، به مخاطبان خود انتقال دهند.
فهم و تصور این نکات ظاهراً ساده است، ولی رعایت کامل و دقیق آنها منوط به دانش، تجربه، ذوق و مهارت پدیدآورندگان است و عواملی نظیر سرمایة کافی، فناوری نوین ارتباطی- اطلاعاتی، منابع انسانی غنی و مدیریت متخصص را میطلبد.
چند پیشنهاد برای پدیدآورندگان کتابهای آموزشی
پدیدآورندگان کتابهای آموزشی میتوانند بهمنظور تولید آثار بر اساس نیازها، خواستهها و علاقههای مخاطبان به موارد زیر توجه داشته باشند:
1. استفاده از یافتههای علمی صاحبنظران حوزة تعلیموتربیت و روانشناسی رشد و یادگیری و جدی گرفتن نقش کارشناس و مشاور روانشناسی در مرحلة برنامهریزی و کارشناسی، «تولید فرهنگی» آثار؛
2. استفاده از نیازسنجیهای میدانی (قبل از تولید) – که یکی از وظایف مراکز فرهنگی دولتی، انجام این نیازسنجیهاست؛
3. استفاده از نظرات مخاطبان در حین تولید کتاب (در مرحلة کارشناسی) برای نظرسنجی؛
4. نظرسنجی از مخاطبان پس از تولید کتاب از طریق پرسشنامه، مصاحبه، پست الکترونیک و ...؛
5. توجه جدی به دانش دیجیتال و نشر الکترونیک و کتاب الکترونیک (e-book )، با توجه به گسترش و رواج مدارس و دانشگاههای مجازی در سطح جهان، خصوصاً در حوزة کتابهای آموزشی، با توجه به تغییر بنیادین در شیوههای یادگیری و تأکید بر استفاده از فناوری رایانه و اینترنت و توسعة یادگیری الکترونیک و توسعة فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی (ICT ).
منابع
1. فن نشر کتاب (یونسکو)، ترجمة دکتر محسن مدیرشانهچی، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، تهران، 1381.
2. نشر الکترونیک (فرصتها و محدودیتها)، مجموعة مقالات همایش نشر الکترونیک، نشر الکترونیکی و اطلاعرسانی جهان رایانه، تهران، 1380.
3. دیدگاههای نو در برنامهریزی آموزشی، دکتر فریده مشایخ، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاهها (سمت)، تهران، 1380