نگاهي به وضعيت كتاب، كتابخواني و كتابخانه‌‌هاي مدارس واقعيت‌هاي ملموس و غيرملموس

1. اهمیت و منزلت کتاب و کتابخوانی در پرورش ذهنیت خلاق، شکوفایی فکر، پرورش احساسات و شکل‌گیری گفتمان اندیشمندانه بر هیچ انسان عاقلی پوشیده نیست؛ چرا که کتاب و کتابخوانی از ابزار و شیوه‌های تکامل و توسعه فرهنگی جوامع بشری محسوب می‌شود.

جالب است نخستین کلمه از آیه قرآن کریم که بر قلب پیامبر اکرم (ص) نازل شد، واژه «بخوان» (اقراء) است.

در جهان امروز، یکی از معیارهای توسعه‌یافتگی هر جامعه‌ای، نرخ سرانه‌ دستیابی به منابع اطلاعاتی و مطالعاتی، سطح سواد و دانش‌افزایی و کشش و گرایش افراد جامعه به مطالعه کتاب است.

جامعه‌شناسان معتقدند لازمه شکوفایی اقتصاد مدرن و مشارکت همه‌جانبه سیاسی و اجتماعی و پویایی فرهنگ عمومی در جوامع، گسترش وسیع دانش و مطالعه است. در طول تاریخ فرهنگ و تمدن بشری نیز ارزنده‌ترین و ماندگارترین میراث فرهنگی و رساترین رسانه پیام‌رسانی اندیشمندان به نسل‌های آینده، کتاب بوده است.

در دنیای متلاطم امروز که جوامع در اقیانوس خروشان از امواج اطلاعات به سر می‌برند و بویژه نوجوانان و جوانان دچار بحران هویت شده‌اند، کتاب و کتابخوانی، جنبه‌های شناختی و عاطفی و رفتاری آنان را تحکیم می‌بخشد و علاوه بر ایجاد زمینه‌ درک لذت مطالعه، شناخت و دانش آنان را افزایش می‌دهد.

 

2. شناخت وضعیت کتاب، کتابخوانی و کتابخانه‌های مدارس، نیاز به تجزیه‌وتحلیل وضعیت کتاب، کتابخوانی و کتابخانه‌های عمومی در کل جامعه امروز ایران دارد. این جزیی از آن کل است.

تردیدی نیست در 3 دهه گذشته، فعالیت‌های گسترده و چشمگیری در حوزه گسترش فرهنگ مطالعه در کشور و بخصوص مدارس صورت گرفته است.

اما با وجود این همه فعالیت گسترده و متنوع، وضعیت آمارها و واقعیت‌های عینی و ملموس در مدارس کشور چندان مطلوب و دلپذیر نیست.

در شکل ایده‌آل، کتابخانه آموزشگاهی باید بخشی جدایی‌ناپذیر از آموزش‌وپرورش هر کشوری قلمداد شود.

در حقیقت، پویایی و پژوهش مدارس هر نظام آموزشی منجر به ارتقای موقعیت و جایگاه کتابخانه‌های مدارس وابسته به آن نظام می‌شود.

در کشورهای توسعه‌یافته، کتاب‌خانه‌های آموزشگاهی نقش موتور یادگیری را دارند. به‌طور قطعی یکی از عوامل توسعه کیفی سیستم آموزشی آنان نیز در یکی دو قرن اخیر، اهتمام جدی به کتابخانه، تشویق دانش‌آموزان و معلمان به خواندن کتاب و ایجاد عادت مطالعه، ایجاد فضای تفکر منطقی و خلاق، برانگیختن حس کنجکاوی و روحیه پرسشگری و مشارکت‌جویی در فرآیند یادگیری و یاددهی و بهره‌مندی از همه فرصت‌های زندگی برای یادگیری، آموختن و ... بوده است.

 

3. کتابخانه آموزشگاهی مطلوب، علاوه بر ایجاد و تقویت ذوق مطالعه و مهارت جستجوگری و خواندن در دانش‌آموزان، در پیشبرد برنمه‌ی درسی رسمی کشور نیز با ایجاد روحیه‌ پژوهش و تحقیق از منابع دیگر آموزشی بجز منابع درسی- باعث تعمیق، تسهیل و توسعه دانش‌ آنان می‌شود.

در این مراکز ، علاوه بر منابع مرجع، کتاب‌های متنوع و به‌روز در حوزه‌های علمی، تاریخی، دینی، هنری، روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها و ... با توجه به پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات، منابع دیداری، شنیداری، نرم‌افزارهای آموزشی و امکان استفاده از شبکه اینترنت (سایت‌های علمی و پژوهشی و ...) فراهم است. مکمل این امکانات، وجود فضای استاندارد و کتابدار حرفه‌ای و مجرب خواهد بود.

 

4. آمارها و واقعیت‌های مدارس، وضعیت نگران‌کننده‌ای را نشان می‌دهند.

عده‌ای از جامعه‌شناسان، حضور رسانه‌های رقیب چون تلویزیون، ماهوار، اینترنت، سرگرمی‌های رایانه‌ای و ... را که متأسفانه گاهی زیانبار و خطرناک نیز هستند، عامل پیدایش این شرایط می‌دانند.

برخی صاحب‌نظران تعلیم‌وتربیت، این شرایط را ناشی از عدم پرسشگری در فضاهای یادگیری و تدریس، تشویق نکردن دانش‌آموزان به مشارکت فعال و ترغیب آنان به مطالعه و پژوهش در کتاب‌های غیردرسی توسط معلمان می‌دانند.

به تعبیر دیگر، ریشه این معضل را در پدیده کتاب درسی محوری در سیستم آموزش کشور و غلبه روش حافظه‌مداری در روش‌های یادگیری- یاددهی و حاکمیت شیوه‌های قدیمی و کم‌اثر ارزشیابی چون امتحان و نمره و رقابت در سپردن محتوای کتاب‌های درسی در حافظه دانش‌آموزان قلمداد می‌کنند.

برخی افراد به نقد کتاب‌های درسی می‌پردازند و معتقدند شیوه تدوین، طراحی ساختار و تألیف کتاب‌های درسی، شوق انگیزه تحقیق و مطالعه را در دانش‌آموزان و پویایی و خلاقیت را در فرآیند تدریس (یاددهی- یادگیری) معلمان پدید نمی‌آورد.

عده‌ای نیز سبب این وضعیت را پدیده غول‌آسای کنکور می‌دانند که در واقع همه برنامه درسی ملی و فعالیت‌های آموزش‌وپرورش را بویژه در دوره متوسطه و پیش‌دانشگاهی، بلعیده و دانش‌آموزان را به تکاپوی کورکورانه در دالان تنگ آزمون‌های تستی چهارگزینه‌ای وادار کرده است.

در این چارچوب‌ ذهنی بسته، جایی برای مطالعه، تفکر، اندیشیدن، کارهای گروهی، مهارت‌های زندگی و اخلاق و ... نمی‌ماند.

عده‌ای دیگر، مساله را این‌گونه تجزیه‌و تحلیل می‌کنند که والدین و معلمان و مربیان و مدیران که الگوهای عملی دانش‌آموزان هتسند- به‌دلیل کم‌توجهی به کتاب و کتابخوانی، در جامعه‌پذیری و تربیت نسل پویا و خردورز امروز کوتاهی داشته‌اند.

در نگاه برخی صاحب‌نظران حوزه فرهنگ و ارتباطات، این معضل را باید ناشی از سیاستگذاری‌های غلط، برنامه‌های کوتاه‌مدت، غیرشفاف و مبتنی بر تصمیم‌های سلیقه‌ای در سطح کلان دانست.

ضعف در نیازسنجی و بازخوردشناسی مدیران حوزه نشر کتاب و قابلیت‌های محدود صنعت چاپ در ایران، در ارائه کتاب‌های متنوع، پرمحتوا  و خلاق، یکی دیگر از دلایل این مساله تلقی شده است.

به‌ نظر نگارنده که تقریبا ً‌حدود 3 دهه با واقعیت‌های ملموس و غیرملموس این معضل ریشه‌دار به نحوی ارتباط داشته است، اگر این عوامل را اجزای پازل آسیب‌شناسی وضعیت کتاب و کتابخوانی در مدارس و کشور بدانیم، هر یک از این اجزا به شکلی در ایجاد و گسترش این وضعیت نقش داشته‌اند و به‌طور قطع رفع این کاستی‌ها، جز با اراده ملی و مشارکت فراگیر کارشناسان مجرب و نهادهای دست‌اندرکار کتاب و توسعه‌ فرهنگی و رسانه‌ها امکان‌پذیر نیست.