آموزش و پرورش و شكاف ديجيتالي؛ خيال يا واقعيت؟

اخیراً در نشریه‌ای خواندم: نخست‌وزیر تایلند در کنفرانس «یونسکو» در پاریس، درباره طرح خود درباره آموزش همگانی در کشورش صحبت کرده است. وی در این سخنرانی تأکید داشته است: «در عصر جهانی‌سازی، آموزش نیروی انسانی، بسیار حیاتی است. لذا هر دانش‌آموز تایلندی باید صاحب یک «لپ‌تاپ» شود تا کیفیت آموزش در این کشور افزایش یابد. هدف این است، استانداردهای آموزش در تایلند بالا رود تا این کشور برابر چالش‌های جهانی‌سازی آماده شود. در ضمن، کیفیت آموزش، ابزار حساسی برای تحرک اجتماعی است و باعث می‌شود تا کشور بر دو چالش «فقر» و «افراط‌گرایی» غلبه کند. بهبود دسترسی دانش‌آموزان تایلندی به فناوری اطلاعات به‌ویژه رایانه‌ها و اینترنت، کلید پی‌ریزی‌ آینده جامعه و اقتصاد است.» جالب این است که برای شروع این طرح تا ژوئن 2006 م.، 250 هزار رایانه به‌صورت قطعه‌های جدا، در اختیار مدارس قرار می‌گیرد تا دانش‌آموزان، خود با مونتاژ آن‌ها با قطعه‌های داخل رایانه هم آشنا شوند.

در لایه‌های پنهان این خبر به ظاهر ساده، نکات قابل تأملی وجود دارد:

1. نگاه جدی و آینده‌گرایانه به آموزش‌وپرورش از سوی مدیران عالی کشور

وقتی نخست‌وزیر یک کشور در کنفرانس جهانی این طرح را ارائه می‌دهد، به این معناست که سیستم مدیریت عالی کشور به‌‌صورت جدی و نه سفارشی و سطحی به نقش بنیادی سیستم آموزش‌وپرورش در توسعه همه‌جانبه کشور اعتقاد دارد.

عصر دانایی یا عصر اطلاعات- که نتیجه گذر از عصر صنعتی و ورود به هزاره سوم است- ممزوج با فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT )[1] است. لذا اقتضای آن، تحول در اهداف، محتوا، راهبردها و روش‌های اجرایی آموزش‌وپرورش می‌باشد. در این شرایط، زیرساخت‌های مدیریتی، برنامه‌ریزی آموزشی- درسی، تدریس و یادگیری، ارزشیابی و ... با رویه‌های سنتی و تجربه، پاسخگو و کارساز نخواهد بود.

جالب این است که در طرح نخست‌وزیر تایلند، بر ارتباط آموزش‌وپرورش در درازمدت با اقتصاد (بهره‌وری و فقرزدایی) و «تحرک اجتماعی» (توسعه و امیدبخشی به آینده) و «پویایی ملی» در برابر جریان جهانی‌سازی، تأکیده شده و به‌عنوان پیامدهای مثب آن تلقی شده‌اند.

 

2. سرمایه‌گذاری عینی در سطح کلان ملی

اظهار علاقه و تأکید بر اهمیت آموزش‌وپرورش اگر در حد تعارف و سخنرانی باشد، قطعاً هیچ اتفاق و تحول مثبتی رخ نخواهد داد.

تهیه 250 هزار رایانه برای مدارس و نگاه کلان «برای هر دانش‌آموز یک لپ‌تاپ» یک اقدام علمی است.

اگرچه مشکلات و چالش‌های امروز آموزش‌وپرورش ایران، فقط در موضوع توسعه فناوری اطلاعات خلاصه نمی‌شود و احتمالاً مسائل مهم‌تری نیز وجود دارد، اما تحقیقاً با انقلاب دیجیتالی که خصوصاً در یک دهه اخیر در عرصه‌های مختلف زندگی بشر از جمله آموزش و فرهنگ، صورت پذیرفته است- کوتاهی و فرصت‌سوزی به دلایل گوناگون منجر به شکاف دیجیتالی و عوارض تلخ بعدی می‌شود.

به نظر می‌رسد، در فضای فعلی آموزش‌وپرورش ایران، زمینه‌ها و شرایط زیر باید به‌صورت همزمان و در یک فازبندی و زمان‌بندی معین به‌صورت روشمند و علمی پدید آید:

* آموزش مهارت‌های پایدار ICT برای معلمان و دانش‌آموزان و ایجاد ظرفیت به‌کارگیری منابع انسانی

* تجهیز مدارس به شبکه اینترنت (شبکه جهانی اطلاعات) و بهره‌مندی از سایت‌های آموزشی مفید و مدیریت اینترانت آموزشی- درسی برای دانش‌افزایی و ارزشیابی صحیح

* تهیه و تولید برنامه آموزشی- درسی دیجیتالی (مهندسی برنامه درسی الکترونیکی) و تولید نرم‌افزارهای مناسب و جذاب با استفاده از توانمندی‌های ملی

* اصلاح و تعمیق نگرش مدیران، خانواده‌ها، معلمان و مدیران سایر عرصه‌های فرهنگی؛ ظرفیت‌های آموزشی الکترونکی (E-Learning )

* امکان ایجاد ارتباط و اتصال شبکه‌های بین مدارس و استفاده از ظرفیت‌های متقابل آن‌ها و انجام پروژه‌های مشترک در چارچوب شبکه الکترونیکی، همراه با تقویت زیرساخت‌های فنی و مخابراتی و ...

 

3. تأکید بر استانداردهای برنامه‌ آموزشی- درسی

دنیای توسعه‌یافته امروز، محصول «تصادف» نیست؛ بلکه نتیجه فرایند «استاندارد و استاندارسازی» است و این یعنی: نگرش علمی+ رویه‌ حرفه‌ای+ مناسبات انسانی.

در قرن بیست‌ویکم که «جامعه دانایی‌محور» به‌عنوان چشم‌انداز مطلوب، مورد نظر است، باید آموزش و یادگیری از اهمیت خاصی برخوردار باشد؛ اما برنامه‌ریزی با این مدل و نگاه (توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش‌وپرورش) منوط به شناخت واقعیت‌های امروز است: ذهنیت معلم‌ها، مدیران، یادگیرندگان، والدین و سایر افراد ذی‌ربط، ذی‌علاقه و ذی‌نفع، امکانات، بودجه و ابزار، ساختار تشکیلاتی، شرایط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی جامعه و تحقق آن، بدون تحقق استانداردها در حوزه‌های مختلف و مرتبط به آن، امکان نخواهد داشت.

 

4. تأکید بر دست‌ورزی، کار گروهی و خلاقیت دانش‌آموزان

ارائه رایانه‌ها به مدارس به‌صورت قطعه‌های جداگانه و تأکید بر مونتاژ آن‌ها توسط دانش‌آموزان گوه این نکته است که فرایند یادگیری- یاددهی اگر در سطح حافظه و ذهن خلاصه شود، «جذاب و دلنشین»، «شوق‌انگیز و ماندگار»، «خلاق و پویا» نخواهد بود. «دست‌ورزی» و استفاده از همه حواس و قابلیت‌های جسمانی حین مونتاژ قطعه‌ها، علاوه بر سلامت جسمانی، روحیه خودباوری و اعتمادبه‌نفس، مشارکت گروهی و رقابت سالم و بانشاط و صمیمیت را به همراه خواهد داشت.

با به‌کارگیری از ICT در فرایند یادگیری- یاددهی، آثار مثبت وسیع‌تر و عمیق‌تر زیر بروز خواهد یافت:

* یادگیری تلفیقی و اکتشافی دانش‌ها و علوم در نزد دانش‌آموزان و معلمان

* افزایش سرعت یادگیری از منابع و مواد آموزشی متنوع و جذاب

* تقویت تفکر تحلیلی و واگرا در نزد فراگیرندگان

* درک احساس لذت یادگیری با روش‌های خلاق و پویا

* یادگیری به‌صورت مستمر و تعاملی، بدون وجود حصار «زمان» و «مکان» و ...

امید است مدیران ارشد آموزش‌وپرورش، با درک مقتضیات زمان و تمهید مقدمات و بسترهای لازم نظری و اجرایی، روند رو به رشد این حوزه حساس را فراهم سازند. نگذاریم خیال «شکاف دیجیتالی» به واقعیت تبدیل شوند.



[1] . Information and Communication Technolgy (ICT)