عيد نوروز و آموزش و پرورش
عيد نوروز، آغاز فصل بهار و تحويل سال نو، همواره براي ايرانيان، شاديبخش و خاطرهانگيز بوده است. آهنگ دگرگوني در طبيعت، نغمه زندگي فردي و اجتماعي را نيز متحول ميسازد و فرهنگ رفتاري خاص ايرانيان به اين مناسبت در جاي جاي اين سرزمين با آداب و رسوم ويژه بروز مييابد.
قدمت تاريخي اين آداب و رسوم به تاريخ ايران باستان بازميگردد. مناسبات اجتماعي مردم كه در قالب آيينها و جشنها و... پديد آمده است، همواره توجه مردمشناسان و جامعهشناسان را به خود جلب كرده است. آنها، عيد نوروز را يك جشن همگاني در فرهنگ ايران و بينالنهرين و آيين نوروزي را يك سنت كهن و محتملاً رايج در هزاره سوم پيش از ميلاد در اين منطقه دانستهاند.
در حال حاضر، معمولاً مردم با «كاشتن و روياندن سبزه»، «خانهتكاني»، «خريد لباس نو»، «تهيه وسايل سفره هفتسين»، «ديد و بازديد» و... پذيراي عيد نوروز ميشوند.
در اين ميان، آموزشوپرورش تاكنون با «پيكهاي نوروزي» به استقبال بهار و عيد نوروز ميرفت. (البته اين اقدام، اخيراً از سوي مديران ارشد آموزشوپرورش منع شده يا ظاهراً تغيير شكل يافته است) اين اقدام (تهيه پيك نوروزي)، موافقان و مخالفاني داشته و دارد: موافقان معمولاً بر ايجاد فضايي براي استمرار يادگيري و آموزش در تعطيلات نوروز تأكيد دارند و مخاطبان بر ايجاد خستگي روحي دانشآموزان و تلخ ساختن كام شيرين آنها در تعطيلات اشاره دارند. به عقيده نگارنده، اينكه بايد از همه زمانها براي يادگيري و آموزش استفاده كرد، نكته درستي است. (همانگونه كه موافقان تهيه پيكهاي نوروزي معتقدند)، اما در عين حال، بايد تناسب محتواي يادگيري و آموزش را با شرايط «زماني» و «مكاني» يادگيرنده در نظر گرفت (آنگونه كه مخالفان تهيه پيكهاي نوروزي قائلند).
حال چه بايد كرد؟ به نظر ميرسد: اگر از فرصت زماني عيد نوروز و آداب و رسوم آن (به عنوان جزيي از فرهنگ كهن ايرانيان) با در نظر گرفتن خصوصيات مناطق مختلف كشور به لحاظ فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، هوشمندانه و حسابگرانه استفاده شود، ميتوان زمينههاي شيرين و در عين حال ماندگار و عميق و سازندهاي را براي روش «آموختن از زندگي» براي آنان پديد آورد.
برخي از اين ايدههاي ساده و متنوع عبارتند از:
* ترغيب دانشآموزان به كاشتن سبزه در خانه و همزمان، كاشتن چند سبزه در محيط مدرسه براي تجربه رويش و مژده آمدن بهار.
* ترغيب دانشآموزان به تميز كردن مدرسه و كلاس، همزمان با همياري در خانهتكاني.
* برگزاري مسابقه نقاشي با موضوع «سلام بر بهار و نوروز» يا «بهار و نوروز در نگاه من»، يا مسابقه انشا با موضوع «بهار و نوروز ياد ميگيريم»، «خاطرههاي من از تعطيلات نوروز»، «نوروز در قديم و خاطرههاي پدر و مادرم» و استفاده از نقاشيها در تابلوي «نقاشيهاي خوب بچهها» در مدرسه و استفاده از انشاها در مراسم صبحگاه يا ظهرگاه.
* ياد دادن برخي آداب و رسوم پسنديده و جالب «چهارشنبهسوري» مانند قاشقزني و تأكيد بر پرهيز از كارهاي خطرناك (ترقهبازي و...).
* برگزاري تئاتر «حاجي فيروز در مدرسه» در زنگ صبحگاه يا ظهرگاه براي شاد كردن دانشآموزان با مضامين مفيد، پيش از پايان سال.
* ياد دادن آداب مراسم تحويل سال نو و دعاي ويژه آن.
* پوشيدن لباسهاي محلي و برگزاري آداب و رسوم مناسب محلي، پيش از فرا رسيدن عيد.
* حضور در مزار شهيدان و گراميداشتن ياد آنان، با اهداي شاخه گل و فاتحه.
* جمع كردن كمكهاي نقدي و غيرنقدي دانشآموزان براي كمك به مستمندان و مشاركت در شاديهاي آنان.
* اهداي يك شاخه گل در روز آخر مدرسه به دانشآموزان و... .
به راستي اين ايدههاي آموزشي و تربيتي فرصت آموزش و يادگيري شيرين و عميق و سازنده را فراهم نميسازد؟